به من نگو دوست دارم
که باورم نمیشه
نگو فقط تو رو دارم
که باورم نمیشه
از صبح که بیدار شدهام، این را با خود زمزمه میکنم. یاد آلبومهای قدیمی خویش افتادهام. آلبومهایی که روی نوار کاست سونی و مکسل جمعآوری میکردم و با ظرافت خاصی با حروف برگردان روی هر آلبوم نام خواننده و نام آلبوم را مینوشتم و روی آن یک چسب شیشهای میچسباندم که برای سالها بماند. برای سالها ماند. بیشتر از خیلی کسانی که ادعای رفاقت داشتند.
در کوچکی و سوادم همینقدر کافی که بگویم معین رو موئین نوشته بودم و سالها به من میخندیدند. هنوز هم میخندند. و از خندیدنشان خوشحالم.
تنها آلبومهایی که نیاز به نوشتن نداشتند، آلبومهای محمد رضا شجریان بودند که همه اورجینال بودند. به ترتیب شماره. گاهگاهی که پولم را پس انداز میکردم، سری به پاساژ امین میزدم و سراغ فروشگاه موسیقی میرفتم و میگفتم آلبومهای قدیمی شجریان. او هم دو تا کیف بزرگ در میآورد و میگذاشت روی میز و میرفت پی کارش. میدانست انتخاب کردن من زمان میبرد. هنوز هم میبرد. با دقت آلبومها را چک میکردم. نوازندگان، دستگاه، شعرها. کنار هر آلبوم با خودکار جزییات هر کدام نوشته شده بود و این حس قدیمی بودن آنها را بیشتر میکرد. اولین آلبوم قدیمی که انتخاب کردم این بود: جام تهی..
و اولین بار با نام مستعار سیاووش آشنا شدم. و سبک متفاوت موسیقی. دکلمهی اشعار پیش از خواندن..
پر کن پیاله را
کاین آب آتشین
دیریست ره به حال خرابم نمیبرد
این جامها که در پی هم میشوند تهی
دریای آتش است که ریزم به کام خویش
گردآب میرباید و آبم نمیبرد.
..دیگر شراب هم
جز تا کنار بستر خوابم نمیبرد..
دیدگاهتان را بنویسید