کلمات در پس خود، قدرتی را پنهان کردهاند که میداند، کجا و کی سر از لاک خویش بیرون آورند. به کمین نشستهاند. هر کلمه فارغ از نقشش، تعداد حروفش، به تنهایی چنین قدرتی دارد که یک تنه، مقابل تمام خاطراتت بایستد، پشتشان را به خاک بمالد و مدام روبرویت رژه رود و تو تنها نگاه کنی و فرو ریختن خویش را تماشا کنی.
آری، اینچنین است اشرف مخلوقات.
در آغاز، هیچ نبود. کلمه بود. فقط و تنها کلمه بود. و او بود که پیش و پس از هر کس و هر چیز، بر قدرت لایتنهایی خلقت چیره شد.
دیدگاهتان را بنویسید