برچسب: دیکتاتور

  • فرار

    فرار

    تنها کسانی که قصد فرار نداشتند، دیکتاتور و پاسدارانش بودند. در دستان و چشمان و لبانشان می‌دیدی که امروز و فردا و پسین فردا با گلوله و سگ، گورستان برپا می‌کنند. سرزمین گوجه‌های سبز،‌هرتا مولر

  • دیکتاتور

    دیکتاتور

    در حکومت دیکتاتوری هیچ چیز رشد نمی‌کند. هر چیزی که دائم زیر نظر باشد، کوچک باقی خواهد ماند. سرزمین گوجه‌‌های سبز، هرتا مولر

  • دیکتاتور

    مادرم به پرستارهایی که در بیمارستان های مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت می کرد. دلش می‌خواست پدرم سلامتی اش را فقط مدیون او بداند، می‌خواست پدرم به وفاداری خستگی‌ناپذیر او اهمیت دهد. دیکتاتوری روی دیگر فداکاری است. آدمکش کور، مارگارت اتوود