دویدنهایم را دویدهام.
دردهایم را کشیدهام.
رنجهایم را چشیدهام.
خواندنیها را خواندهام.
بازیهایم را کردهام.
حرفهایم را زدهام.
نوشتنیهایم را نوشتهام.
کشیدنیها را کشیدهام.
درسهایم را گرفتهام.
اشکهایم را ریختهام.
و زخمهایم را خوردهام.
و زندگی، هیچ کدام اینها نبود.
تویی.. تو
که بهانهی زندگی هستی. بهانهای سیر ناشدنی.. دیدنی وصف ناپذیر..
دیدگاهتان را بنویسید