نوشتن

نرم افزار JetPack رو جایگزین WordPress کردم و بنظر خوب میاد. حداقلش اینه که کار میکنه و سرعتش هم خوبه. نوشته‌های آخرم رو که با WordPress نوشته بودم و فکر میکردم ارسال شده، تو پیش نویس‌ها مونده بود. مثل اینکه قرار نبود اصلا جایی انتشار پیدا کنه. من هم پاکشون کردم.

خوبی این اپ جدید اینه که ازت می‌پرسه چه روز‌هایی دوست داری بنویسی، و برات پیام یادآوری می‌فرسته.

شاید اگه ما هم اندازه‌ی این اپ‌ها با معرفت بودیم و گاهی برای اینکه حتی خودمون رو فراموش نکنن، یه سراغی از دوستامون می‌گرفتیم، میشد بهتر میون این همه بدبختی و غم و غصه و زلزله و کشتار جایی رو پیدا کرد که آدم دو دقیقه نفس بگیره، بعد دوباره وارد رینگ بشه..

مدتیه رفتیم سراغ خوندن وبلاگ‌ها و باید اعتراف کنم، هنوز با اختلاف بهترین نوشته‌ها رو میشه تو وبلاگ‌ها پیدا کرد، حتی بهترین دوست‌ها رو‌. اونی که هنوز چسبیده به وبلاگش و با اینکه بروز رسانی نمیکنه، چون اونجا خاطره‌ها و دوست‌های خوبی‌ داشته، آدم قابل اعتماد‌تریه. حداقل می‌دونی یجا هست که بتونی پیداش کنی یا بخونیش. شده حتی یواشکی.. و پیدا کردن یه وبلاگ که هنوز تنهایی داره می‌نویسه و ادامه‌ میده، مثل پیدا کردن چیزی که دوستش داشتی و گمش کردی وقتی دوباره پیداش میکنه، ارزشش برات بیشتره..

دیشب، به این فکر می‌کردم که وبلاگ من، از شبکه چهار هم شبکه چهارتره. میشه با زیرشلواری مامان‌دوز از تو‌ صحنه رد بشی و کسی نبینه. اگر هم کسی باشه و ببینه، و برای کسی هم تعریف کنه، کسی یا باور نمیکنه، یا اصلا براش مهم نیست.

کاش میشد وسط نوشتن‌ها، یه جاهایی رو با صدای خودمون بذاریم. یجاهایی صدا مهم‌تر از چیزیه که میگیم..


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

یک پاسخ به “نوشتن”

  1. آوا نیم‌رخ

    اصلا همین شکلی بود که صدا متولد شد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

%d