فرض کنیم تصویری از ژنرال دوگل داریم که در آن بینی او بیش از اندازهی معمولیاش بزرگ ترسیم شده باشد. این کاریکاتور است.
اما اگر این بینی آنقدر بزرگ شده باشد که بقیهی صورت را به اشغال خود درآورد و تابع خود کند، این دیکر صرفا کاریکاتور نیست، بلکه کاریکاتور گروتسک است. در این حالت نسبت صورت به بینی نه تنها معکوس شده، بلکه بینی کیفیتی مستقل و مجزا برای خود پیدا کرده است. کاریکاتور برای خود معیار و میزانی دارد و آن حد میعنی است از نابهنجاری که میتواند باعث خنده و تفریح هم باشد. اما وقتی از این حد بگذرد دیگر نه تنها باعث انبساط خاطر نیست، بلکه احساس انزجار و وحشت را هم در وجود ما میدواند، زیرا به مرز و قلمرو اهریمن و شیطان نزدیک میشود.
گروتسک در ادبیات، فیلیپ تامسون، ترجمهی غلامرضا امامی، نشر شیوا
دیدگاهتان را بنویسید