اگر من هنوز آنقدر ایمان و شهامت میداشتم که بتوانم در این دنیا کاری انجام دهم، میدانی آن وقت چه کار میکردم؟
گفتم: نه، نمیدانم.
او که دوباره برافروخته بود، گفت: جامعهای را تشکیل میدادم که در آن فقط از کودکان ثروتمندان نگهداری و مراقبت شود، چون آدمهای احمق و بیشعوری هستند که همیشه واژهی غیر اجتماعی را برای فقرا بکار میبرند.
عقاید یک دلقک، هانریش بُل، محمد اسماعیلزاده، صفحه ۶۶
دیدگاهتان را بنویسید