نمیتوانم، نیستی که مرا ببینی، ببینی که آن کوه چگونه ذوب شده است و آن قلهی بلند و مغرورش همچون قیر در زیر آفتاب تموز وا شده، نرم شده و کج شده و دارد با سنگینی و سختی و بیزاری و بیرمقی فرو میریزد و به سوی دره، عمق پست دره سرازیر میشود و له…