برچسب: پوچ
-
آتش افسوس
وقتی حالم بد است، دراز میکشم و کاری نمیکنم. و این بهترین کاریشت که میتوانم بکنم. به چیزی فکر نمیکنم. به کسی فکر نمیکنم. خوب، یا بد، زشت یا زیبا. هر حسی که احساساتم را تحریک کند، حالم را خراب میکند. سخت است. به چیزی فکر نکردن، احساس نکردن، خالی بودن، تهی.. پوچ.. و خدا…
-
پوچ
پوچ رها نمیکند، پیوند میدهد. پوچ هر کاری را مجاز نمیشمرد. همه چیز مجاز است به معنای این نیست که چیزی ممنوع نیست. پوچ تنها توازن میان آنها و نتایج کنشهای خود را برقرار میکند. پوچ جنایت را توصیه نمیکند، چرا که چنین کاری کودکانه است، اما بیهودگی پشیمانی را مسلم میداند. به همینسان اگز…
-
والا
تمامی کارهای بزرگ و اندیشههای والا آغازی ریشخندآمیز دارند. آثار بزرگ اغلب در خم یک کوچه، یا هیاهوی یک رستوران زاده میشوند. پوچی نیز به همین گونه پدیدار میگردد. اصالت دنیای پوچ زادهی چنین حقارتی است. افسانهی سیزیف، آلبر کامو