برچسب: آلبر کامو
-
خو
در وابستگی انسان به زندگی همواره چیزی نیرومندتر از تمامی بدبختیهای جهان وجود دارد. داوری جسم کارآتر از داوری جان است و جسم همواره در برابر نیستی پا پس میکشد. ما پیش از آنکه به اندیشیدن خو کنیم به زیستن عادت میکنیم. جسم در روند ترمیمناپذیر روزانهی خود همواره به سوی مرگ پیش میتازد و…
-
دنیا
دنیای که بتوان آن را حتی با دلایل بد توضیح داد دنیای آشنا است. اما دنیای که به یکباره فاقد خیالپردازی و روشنایی شود، دنیایی است که در آن انسان احساس بیگانگی میکند. افسانهی سیزیف، آلبر کامو، ترجمهی دکتر محمود سلطانیه
-
خودکشی
خود را کشتن نیز همانند آنچه در نمایشنامههای هیجانآور رخ میهد گونهیی اعتراف است. اعتراف به اینکه از زندگی عقب افتادهایم و یا آن را نمیفهمیم. بهتر است زیاد به بیراهه نرویم و به واژههای آشنا برگردیم. همین که اعتراف کنیم: «به زحمتش نمیارزد» کافیست. زندگی کردن البته هرگز آسان نیست. رفتارهای ما همواره بر…
-
اندیشیدن
آغاز اندیشیدن سرآغاز تحلیل رفتن است. و جامعه امکان زیادی برای درک این آغازها ندارد. خوره در درون آدمی است و در همانجاست که باید به دنبال آن گشت. باید این بازی مرگباری که روشن بینی وجود را به گریز از نور میکشاند دنبال کرد و آن را دریافت. افسانهی سیزیف، آلبر کامو، ترجمهی دکتر…
-
فیلسوف
فیلسوفی ستایش برانگیز است که خود را بعنوان نمونه ارائه دهد. افسانهی سیزیف، آلبر کامو، ترجمهی دکتر محمود سلطانیه
-
خاطره
مردی که فقط یک روز زندگی کرده باشد، میتواند بی هیچ رنجی، صد سال در زندان بماند. چون آنقدر خاطره خواهد داشت که کسل نخواهد شد. بیگانه، آلبر کامو