در انتهای کارتن پاندا کونگفو کار، جایی که پاندا استاد شیفو را نجات میدهد، در حالی که استاد شیفو دستان خود را روی شکمش قرار داده است، با چشمان بسته رو به بالا خوابیده و پاندا او رابه شدت تکان میدهد که نه، نمیر، تو نباید بمیری..
استاد شیفو ناگهان فریاد میزند که احمق من نمردهام.. من در آرامشم، آرامش..
پاندا کنار اپ دراز کشیده، دستان خود را رپی شکمش قرار میدهد و میگوید:
آرامش..
کمیوول میخورد، و دوباره میگوید:
آرامش
دوباره وول میخورد و میگوید:
آرامش
بعد بلند میشود، میایستد و میگوید:
برم یه چیزی بیارم بخوریم؟
خواستم بگویم آرامش بعضی افراد با غذا خوردن بدست میآید. تا غذا رو نبلعند به آن آرامش واقعی دست نمییابند.
آرامش
دیدگاهها
2 پاسخ به “آرامش”
-
این الان تیکه بود؟؟!!
-
🤣🤣🤣
نه والا، اون قسمت انتهای کارتن، یکی از بهترین و دوست داشتنیترین قسمتهای کارتنه. لذت بخشه.. یجوریه که آدم وقتی میبینه، به غذا خوردن علاقمند میشه. حتی منی که زیاد اهل غذا نیستم، گرسنهم میشه.
-
پاسخی بگذارید