پوست گرسنه

نمی‌دانم چه چیزی می‌خواهم بنویسم، اما، امروز مطلبی خواندم در خصوص گرسنگی پوست که در آن آدمی احتیاج دارد توسط کسی لمس شود. پوست بدن ما، که حس لامسه را به دوش می‌کشد، گرسنه می‌شود و این گرسنگی هم اگر مانند آنچه معده‌ی انسان به آن نیاز دارد، تامین نشود، چون انسان گرسنه، پرخاشگر می‌شود، یا رفتاری غیر عادی از خویش نشان می‌دهد. متناسب با هر شخصیتی، ممکن است متغیر باشد.

گرسنه‌ام، و نمی‌دانم چه چیزی باید بنویسم، یا چگونه بنویسم که متوجه شوی. بدی گرسنگی پوست اینست که مثل شکم انسان، سر و صدا راه نمی‌اندازد و عالم و آدم را خبر نمیکند که ای عالمیان، ای کسانی که نزدیک من هستید، من قااار، من قووور، من پیچ دلم، دل می‌پیچم..

من هر وقت که شکمم گرسنه می‌شود و جوابی برایش ندارم، به خواب پناه می‌برم.


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

یک پاسخ به “پوست گرسنه”

  1. آوا نیم‌رخ

    گرسنگی پوست… شاید همان گرسنگی‌ست که بغض درست می‌کند و راه گلو را می‌بندد که گرسنگی معده را فراموش ‌می‌کنی، تا وقتی هم که برطرف نشده همانجا می‌ماند، وقتی هم که پوست خیلی گرسنه باشد، چیزی آن بغض را می‌شکند و قطره‌های اشک سرازیر می‌شوند روی و گونه و فقط کمی رفع تشنگی می‌کند…

پاسخی بگذارید

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: